مقدمه:
بسیاری از صاحبان ساختمان‌ها و مسئولین فنی و نگهداری که با تجهیزات تبرید و سرمایش جذبی(بخار) سر و کار دارند، از جنبه‌ها و ابعاد نهان کارکرد این نوع خاص از چیلرها بی‌اطلاعند.

جنبه‌های مکانیکی این چیلرها معمولا به راحتی قابل درک هستند، ولی طبیعت شیمیایی محلول لیتیم برماید که به منزله خون جاری در رگ‌های این چیلرها می‌باشد. چندان مورد توجه متخصصین قرار نمی‌گیرد.

ابعاد پنهان کارکرد چیلر های جذبی بخار

لیتیم برماید در سیکل جذبی و به منظور جذب بخار آب به کار می رود. آب در حقیقت مبرد چیلربوده و تبخیر آن در فشارهای نزدیک به خلاء، اثر سرمایشی مورد نظر را در سیستم ایجاد می‌نماید.

اما با استفاده از لیتیم برماید روند تبخیر آب زمانی که محفظه از بخار آب اشباع شود، کارآیی خود را از دست خواهد داد به همین دلیل لیتیم برماید به منزله یک حامل برای تکمیل سیکل تبرید بر پایه آب عمل نماید.

تمام این فرآیند در خلاء انجام شده و جذب کامل و دقیق آب در کیفیت عملکرد سیستم از اهمیت زیادی برخوردار است. این فرآیند پیچیدگی چندانی نداشته و قسمت‌های مکانیکی چیلرهای جذبی(بخار) از پمپ‌هایی برای به گردش در آوردن سیالات مختلف، مبدل‌های حرارتی برای بهینه‌سازی جنبه‌های اقتصادی (مصرف انرژی) و لوله‌هایی برای انتقال انرژی به داخل و خارج از سیستم تشکیل شده‌اند.

اما سیستم لیتیم برماید مشکلات خاص خود را نیز دارد مانند مسدود شدن نازل‌های پاشش، تجمع رسوبات در مبدل‌های حرارتی (Clogging)، استهلاک پروانه‌های پمپ و تولید و تجمع گازهای غیر قابل چگالش در درون سیستم.

این مشکلات، به علت ابعاد شیمیایی کارکرد سیستم‌های جذبی به وجود می‌آیند. به همین علت بسیار مهم است که بطور منظم مثلا یک بار در سال، محلول لیتیم برماید از نظر شیمیایی بررسی شده و تنظیمات و تصحیحات شیمیایی لازم بر روی آن انجام گیرد.

پارامترهای مختلفی که مورد بررسی قرار می‌گیرند معمولا شامل وزن مخصوص،pH، قلیائیت، مقدار مس و آهن در محلول و همچنین قدرت ماده بازدارنده خوردگی می‌باشد.

در بعضی از سیستم‌های قدیمی نیترات لیتیم بعنوان ماده بازدارنده خوردگی بکار می‌رفته است، در حالی که امروزه در بعضی از تجهیزات از کرومات لیتیم و در دستگاه‌های جدیدتر از مولیبدات لیتیم استفاده می‌شود.

هنگامی که نیترات بکار می رود، محلول باید از نظر مقدار نیترات و آمونیاک بررسی شود. در موارد استفاده از کرومات و مولیبدات نیز مقدار کرومات و مولیبدات محلول باید تحت کنترل قرار گیرد.

تمام پارامترهای مذکور می‌توانند به صورت کلی و به منظور تجزیه و تحلیل ترکیبات و تفسیر جنبه‌های شیمیایی هر یک از محلول‌های خاص لیتیم برماید بکار روند و در بسیاری از موارد نشان دهنده و آشکار کننده علائم نشت احتمالی هوا و همچنین اشکالات عمده خوردگی مانند ترک‌های ناشی از خوردگی تنشی گس می‌باشند.

بعنوان مثال، قلیائیت محلول را در نظر بگیرید؛ قلیائیت محلول تا حدودی نشان‌دهنده ظرفیت محلول برای جذب اسید می‌باشد. این پارامتر ارتباط مستقیم با مقدار اکسیژن موجود در محلول دارد.

اگر قلیائیت محلول با توجه به مشخصات ارائه شده توسط سازنده خیلی بالا باشد، می‌تواند نشان‌دهنده مقدار اکسیژن اضافی و یا هوا در محلول باشد. به همین علت احتمال وجود نشتی هوا در سیستم وجود خواهد داشت.

پارامتر دیگری که همراه با قلیائیت در نظر گرفته می‌شود، مقدار مس و آهن موجود در محلول می‌باشد. مقدار مس و آهن موجود در محلول می‌باشد. قلیائیت بالا معمولا باعث افزایش میزان خوردگی مس توسط لیتیم برماید می‌گردد. اگر قلیائیت محلول بالا باشد مقدار مس حل شده در محلول نیز بیشتر خواهد بود.

به همین ترتیب، اگر قلیائیت پایین بوده و میزان خوردگی مس بالا باشد، نشان‌دهنده یک نشتی در سیستم است، حتی اگر این نشتی مستقیما از قلیائیت محلول قابل مشاهده نباشد.

در اینجا مسئله جالبی پیش می‌آید؛ بعنوان مثال، اگر تجزیه محلول مقدار200pmm مس را نشان دهد، آیا این مسئله نشان‌دهنده یک نشتی عمده هواست و یا این که مشکل خوردگی در سیستم وجود دارد؟

جواب این مسئله باید بر اساس سوابق سیستم جذبی داده شود. اگر مقدار 200pmm مس در محلول از طریق حمله خوردگی توسط لیتیم برماید به مس وجود در لوله‌ها در طول سه هفته به وجود آمده باشد، طبیعتا نشان‌دهنده شرایط وخیم‌تری است نسبت به این که 200pmm مس در طول یک سال به وجود آمده باشد.

همچنین این نکته نشان می‌دهد که نیاز به برنامه‌های ادواری آنالیز و تحزیه محلول، از اهمیت به سزایی در تعمیر و نگهداری کلیه سیستم‌های جذبی (بخار) برخوردار است.

اندازه‌گیری و پایش مقدار نیترات، کرومات یا مولیبدات به منظور حفاظت از خوردگی در سیستم لازم می باشد. بدون توازن کامل مواد باز دارنده، سیسام بسیار خورنده شده و مواد غیر قابل چگالش در آن تشکیل می‌شوند.

این مسئله باعث تخریب و از بین رفتن خلاء موجود در سیستم شده و با حداقل باعث می شود که حفظ خلاء موجود مشکل‌تر گردد و متناسب با این مسئله، کارآیی سیستم جذبی کاهش خواهد یافت.

مقدار آمونیاک موجود در سیستم نیز به علت ارتباط آن با مشکلات خاص خوردگی که گاهی در تجهیزات جذب بخار به وجود می‌آید مانند ترک خوردگی لوله‌ها در اثر خوردگی تنشی مس، بسیار مهم است.

خوردگی تنشی اثرات قابل مشاهده‌ای مانند ترک خصوصا در راستای محور لوله‌ها ایجاد می نماید. به نظر می‌رسد که این ترک‌ها بیش از آن که در اثر تنش‌های مکانیکی اضافی به وجود آمده باشند، در اثر«باز شدن» لوله‌ها به وجود می‌آیند.

این اشکال معمولا بسیار هزینه بَر بوده و ردیابی آن بستگی به امکان اندازه‌گیری و کنترل دقیق مقدار آمونیاک در محلول لیتیم برماید دارد.

اطلاعات مقاله

نویسنده: ریچارد لوین

برگرفته از: سایت اینترنتی LBF Associates
منبع: آموزشگاه کاشانه

 

دوره اصول طراحی
مانده تا شروع دوره
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه
عضویت و ورود
شماره موبایل خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد