Search
دیگ بخار

فشار شستشوی دیگ

آنـچه در این مقاله میـخوانیم

منبع: مجله صنعت تاسیسات شماره 55

ترجمه: کهندس سیدرهی سادات موسوی

ماخذ: HPAC Engineering

 

غرور و دردسر

بعضی ها هستند که هرگز فراموششان نمی کنیم چهل سال پیش بود که در یک کارخانه کنسروسازی داشتم دیگی را نصب میکردم بخار این دیگ برای پختن قوطی های کنسرو نخود و ذرت مورد استفاده قرار میگرفت. البته فصل برداشت ذرت و نخود هنوز شروع نشده بود و برای همین اپراتورهای تمام خطوط روزها برای سرکشی و راه اندازی به کارخانه می آمدند. ضمناً مدیریت هم در این فاصله مهمانانی را برای دیدن خط به کارخانه دعوت می کرد و مهم تر از همه آقایی بود به نام اور بیر (Overbear) که از طرف دفتر مرکزی شرکت به کارخانه آمده بود.

آقای اوربیر به محض ورود با افاضاتی درباره دیگ ها سعی داشت به همه بفهماند که سطح دانش و اطلاعاتش در این زمینه تا چه حد گسترده و عمیق است. حتماً شما هم با چنین افرادی برخورد داشته اید. در همین زمان بود که پروسه تمیز کردن دیگ را شروع کردیم.
طی این پروسه دیگ را روشن کرده و چندین ساعت با محلولی غلیظ از سود و فسفات به کار را میداریم تا تمام لوله های بخش آب آن تمیز شوند آقای اور بیر اصرار داشت که در این حالت و با وجود این همه مواد شیمیایی در دیگ فشار را افزایش دهیم تا تمام شیرهای اطمینان عمل کنند. من خیلی با این کار موافق نبودم. واقعیت را بگویم من در آن زمان مهندس تازه کاری بودم و دقیقاً علت را نمیدانستم ولی سعی میکردم با پیروی از کتاب ها و متون فنی از دردسر دوری کنم به آقای اور بیر گفتم چنین کاری در کتابهای فنی به صراحت منع شده است. او خنده ای کرد و گفت : آقای مهندس کتاب مال دانشگاه بود اینجا کارخونه است و به اپراتور دستور داد که فشار را زیاد کند یکی از شیرهای اطمینان عمل کرد و صدای خیلی عجیبی بلند شد و بعد از آن صداهای پیوسته ای به گوش می رسید. کمی بعد کف فراوانی از شیر اطمینان بیرون آمد و تمام بالا و کنار دیگ را پوشاند. به اطرافم نگاه کردم و دیدم تنها کسی هستم که در موتورخانه ایستاده است! آقای اور بیر در طرفة العینی از موتورخانه بیرون رفته بود و از میان در یکی از اپراتورها را دیدم که بین فرار کردن و خبر کردن من تردید داشت. شیر اطمینان در نهایت بسته شد اما سود سوزآور رنگ بدنه دیگ را کاملاً از بین برده بود. خیلی سعی کردم جلوی خودم را بگیرم که به آقای اور بیر بگویم شما خودتان گفتید….

فشار فن سرعتی

مثالی از فشار سرعتی هوا:

هیچ کس بدون خطا نیست؛ حتی هنگام انجام کارهای به ظاهر ساده مثل انتخاب یک بادزن بنابراین چک کردن دوباره کارها توسط افراد دیگر همیشه می تواند مفید باشد. مهندسان یکی از کارخانه ها از من خواسته بودند تا هیتر پایین زنی برای یک در نصب کنم. این سیستم روی درها نصب شده و هوای بیرون را گرفته و در فصول سرد آن را گرم کرده و از شکاف بالای در آن را رو به پایین میدمد تا از ورود هوای سرد بیرون به داخل فضا جلوگیری گردد. این درخواست بدون تأیید مدیر کارخانه و بدون این که ایشان از من درباره طراحی نظر خواهی کند صادر شده بود. آقایان به مدیر کارخانه گفته بودند که من در دسترس نیستم ولی اگر هم بودم مسلماً با چنین طرح ساده ای موافقت می کردم. آنها بعد از بیان این گفته با من تماس گرفتند تا نظرم را درباره سیستم جویا شوند.

به کارخانه رفتم و در مشکل زا را بازدید کردم با بررسی طراحی ها فشار سرعتی (VP) هوا در سرعت مشخص شده شکاف را تخمین زدم و به یاد داشتم که هوا در سرعت ۴۰۰۰fpm دارای VP معادل یک اینچ است و VP با توان دوم سرعت هوا نسبت مستقیم دارد. دانستن این روابط محاسبه و تخمین VP را بر اساس سرعت هوا آسان می سازد. به عنوان مثال اگر قرار بود که سرعت هوا در شکاف روی در معادل ۱۲۰۰۰rpm باشد پس فشار سرعتی به این روش به دست می آمد:

سه به توان دو معادل نه و نه ضربدر یک اینچ ما را به رقم نهایی ۹ اینچ می رساند. با این محاسبه بسیار ساده و بررسی مقدار کل فشار باد زن انتخاب شده به این نتیجه رسیدم که آقایان در طراحی خود مرتکب اشتباه شده بودند. فشار سرعتی هوا در آن سرعتی که برای شکاف در نظر گرفته بودند بیشتر از کل فشاری بود که توسط بادزن می توانست تأمین شود. فشار کل بادزن حاصل جمع فشار سرعتی و فشار استاتیکی بود که بادزن نمی توانست حجم یا سرعت دلخواه هوا را ایجاد و تأمین نماید. بعد از این که موضوع را با مهندسان کارخانه در میان گذاشتم با سر مهندس کارخانه تماس گرفته شد و او استدلال من را قبول کرد. طراحی تغییر یافت و بادزنی مناسب برای تأمین سرعت مورد نیاز انتخاب گردید.

همیشه به یاد داشته باشید که در هنگام طراحی باید حجم هوا و کل فشار را با هم در نظر بگیرید. نکته دیگر این که فکر نکنید مهندسان همکار شما بدون چک کردن و بررسی طراحی های شما را تأیید میکنند!

بادکنک های مشکل زا

یک ماه از زمانی که کمپرسور یک دستگاه پکیج پشت با می رستورانی را عوض کرده بودم گذشته بود که مدیر رستوران با من تماس گرفت و گفت که باید فوراً هر اشکالی را که در سیستم وجود دارد رفع کنم چون ساختمان به شدت دچار لرزش شده است. با سرعت هرچه تمام تر به رستوران و نزد آقای مدیر رفتم. نا گفته نماند او مرا تهدید کرده بود که جلوی همه پرسنل رستوران آبرویم را خواهد بردا و به همه خواهد گفت که چقدر پول از او گرفته ام ولی سیستم از روز اولش هم بدتر شده است. کاری نداریم، من به او گفتم که اگر اشکال از کار من باشد هزینه ای بابت رفع آن نخواهم گرفت. مدیر رستوران با شنیدن این حرف آرام شد. به پشت بام رفتم و پکیج را قبل از این که از آنجا به پایین پرت شود خاموش کردم با توجه به ارتعاش وحشتناکی که وجود داشت فکرم به سمت بادزن معطوف شد؛ شاید کل بادزن از جا در آمده باشد. دریچه دسترسی آن را باز کردم ولی بادزن دقیقاً بر سر جای خودش قرار داشت ولی در کمال ناباوری حجمی عظیم از بادکنک و نخ دیدم که در بین پره های بادزن گیر کرده بودند. واقعاً خنده دار بود!

نیم ساعتی را صرف بریدن و کندن آنها کردم و پکیج بعد از آن بدون هیچ سر و صدایی کار کرد. وقتی نخها و بادکنک ها را به مدیر رستوران نشان دادم حتی نمی توانست از فرط تعجب کلمه ای حرف بزند. چند ثانیه بعد به خود آمد و گفت که رستوران همیشه به بچه ها بادکنک میدهد و پرسنل رستوران ده یا بیست بادکنک را به یکباره رها میکنند تا به گوشه ای از سقف بروند. یک هفته قبل و درست پیش از زمانی که مشکل لرزش ها شروع شود یکی از پرسنل خدماتی در هنگام تمیز کردن سقف با دسته جارویش دریچه هوای سقفی را شکسته بود. به سالن رفتیم و من بادکنکی را در هوا رها کردم که اگر طنابش را محکم نگرفته بودم فوراً به درون فضای خالی دریچه می رفت. مدیر رستوران با خوشحالی تمام دستمزد مرا پرداخت کرد و چند تا بادکنک هم به من داد!

 

اگر شما هم مشتاق یادگیری تخصصی و حرفه ای طراحی موتورخانه و انتخاب تجهیزات با اساتیدی مجرب هستید میتوانید فیلم آموزشی طراحی سیستم های بخار را تهیه کنید.

مقالات مرتبط

آنـچه در این مقاله میـخوانیم

سایر مقالات

مقالات مرتبط

سایر مقالات

جدیدترین مقالات

دیگ بخار

فشار شستشوی دیگ

شیر کنترل

شیر های کنترل

دیگ بخار

فشار شستشوی دیگ

شیر کنترل

شیر های کنترل

دیدگاه‌ خود را بنویسید

به بالا بروید